۱۳۹۴ اسفند ۱۵, شنبه

مقایسه بین کشورها

در سایت زیر میتونید کشورای مختلف رو با هم در خصوص فاکتورهای مختلف مقایسه کنید.

بسیار برای کسانیکه میخوان برای مهاجرت اقدام کنند جالب هست.


https://www.ifitweremyhome.com/

۱۳۹۴ آذر ۲۹, یکشنبه

Search For Study Experiences

با سلام
همیشه وقتی یه دانشگاه رو پیدا میکنید برای اپلای کردن اولین سوالی که به ذهنتون میرسه اینه که چند تا از دانشجوهای اونجارو پیدا کنید و از تجربیات اونا بپرسید و نظراتشون رو درمورد دانشگاه بدونید.
این سایت یکی از بهترین سایت ها برای این مورد هست با سرچ میتونید هر آنچه که میخواید رو پیدا کنید.



۱۳۹۴ آذر ۱۱, چهارشنبه

کارآموزی در کشورهای خارجی با فرهنگ های متفاوت در سال 2016


درخواست خود را هم اکنون ارسال نمایید!

از سال 2005  تاکنون مؤسسه روابط خارجی ( ifa) به عنوان همیار وزارت امورخارجه جمهوری فدرال آلمان با بهره گیری از برنامه‌ حمایتی خود با عنوان کارآموزی در کشورهای خارجی با فرهنگ‌های متفاوت Cross Culture Praktika از گفتگوی بین فرهنگ‌ها و همکاری بین آلمان و دیگر کشورهای جهان حمایت به عمل می آورد.

در سال2016 نیز برنامه کارآموزی در کشورهای خارجی با فرهنگ های متفاوت به شاغلین و داوطلبان جوانِ و آشنا به زبان انگلیسی این امکان را می‌دهد که دانش و قابلیت‌های تعامل فرهنگی و حرفه ای خود را افزایش دهند و با اقامت در آلمان، تجربه های بین المللی نیز به دست آورند.

این برنامه از ماه مه 2016 تا پایان ماه مارس 2017 در بخش‌های گوناگون حرفه‌ای دوره های 8 الی 12 هفته‌ای در آلمان ارایه می دهد. تنها درخواست هایی که از طریق ایمیل فرستاده می شوند، مورد پذیرش قرار خواهند گرفت.
 چنانچه مایل به ارسال درخواست خود هستید، لطفاً راهنمای تقاضانامه Application Guidline را به دقت مطالعه فرمایید و تقاضانامه های خود را به ایمیل درج شده در راهنما ارسال نمایید.

مهلت ارسال تقاضانامه تا تاریخ 6 دسامبر2015 برابر با 15 آذر 1394 می باشد.

از ارسال تقاضانامه های شما سپاسگزاری می نماییم.
 منبع: سایت سفارت آلمان در تهران.
http://www.teheran.diplo.de/

قرار گرفتن مطالب جدید در هر دو وبلاگ

با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز
باتوجه به این که بلاگ اسپات در ایران فیلتر هست و بسیاری از دوستان نمیتونن از مطالب ولاگ استفاده کنن از این به بعد مطالب جدید در هر دو وبلاگ قرار داده میشه تا همه دوستان بتونن استفاده کنند.
باشد که رستگار شویم

۱۳۹۴ مهر ۲۷, دوشنبه

فابل پی دی اف سمینار دانشگاه خوارزمی

با سلام به تمام دوستان عزیز
فایل پی دی اف سمینار مربوط به دانشگاه خوارزمی رو براتون میزارم امیدوارم که مفید باشه
در ضمن فایل صوتی جلسه رو هم دارم اماده میکنم و براتون طی چند روز آینده میزارم که استفاده کنید.

دانلود

۱۳۹۴ شهریور ۲۰, جمعه

سمینار " آگاهانه راه تحصیل در آلمان را انتخاب کنیم"

با همکاری انجمن علمی‌ مدیریت بازرگانی دانشگاه خوارزمی سمینار " آگاهانه راه تحصیل در آلمان را انتخاب کنیم" ۸ مهرساعت 16:30 تا 19:30 ماه برگزار می‌شود.
ظرفیت محدود، پس هر چه سریعتر ثبت نام خود ر ا با یک کلیک قطعی کنید.
با تشکر



۱۳۹۴ تیر ۲۵, پنجشنبه

با موفقترین شهرهای آلمان آشنا شوید

دویچه وله - سال‌هاست که مونیخ در رده‌بندی شهرهای آلمان از نظر رفاه اجتماعی و اقتصادی بهترین جایگاه را از آن خود می‌کند. زیرساخت‌های شهری خوب و استاندارد بالای زندگی این شهر را که پایتخت ایالت بایرن است، بار دیگر به صدر رده‌بندی آورده است. مونیخ این جایگاه را بیش از همه مدیون شرکت‌های صنعتی فراوان و موفقی است که این شهر را به عنوان محل استقرار خود قرار داده‌اند. کمپانی خودروسازی "BMW" یکی از این نمونه‌هاست.
اگر قرار به اهدای جایزه زیباترین شهر باشد، وولفسبورگ قطعا دست خالی خواهد ماند. اما این شهر ۱۲۴ هزار نفری که شرکت خودروسازی فولکس واگن را در خود جای داده، از نظر جنبش و تحرک در ایالت نیدرزاکسن مقام اول را در اختیار دارد. زندگی هر ولفسبورگی به طور مستقیم یا غیر مستقیم به فولکس واگن وابسته است.
آن خدمتی که فولکس واگن به شهر ولفسبورگ می‌کند، آئودی در حق شهر اینگول اشتات روا می‌کند. اینگول اشتات که در ایالت بایرن واقع شده، نه تنها به خاطر قدرت اقتصادی قابل توجه‌ بلکه به دلیل روند رو به رشدش در سال‌های اخیر توانسته به جایگاه درخور توجهی در رده‌بندی شهرهای آلمان برسد. این شهر تقریبا آمار بیکاری برابر با صفر دارد. به طور متوسط درآمد ساکنان اینگول اشتات زندگی می‌کنند سالانه ۵۰ هزار یوروست.
تنها کمتر از ۳ درصد از کسانی که در شهر ارلانگن زندگی می‌کنند، به کمک‌های هزینه دولتی وابسته هستند. همین امر موجب شده تا ارلانگن رکورد کمترین میزان وابستگی به کمک‌های هزینه‌های دولتی در آلمان را به خود اختصاص دهد. یکی از مهترین دلایل کسب این رکورد در این است که ساکنان ارلانگن دارای تحصیلات عالی هستند. این شهر چهارمین رتبه در رده شهرهای موفق در آلمان را کسب کرده است.
جایگاه پنجم از آن اشتوتگارت است. این شهر که پایتخت ایالت بادن وورتمبرگ است، مخترعان را در خود جای داده است. به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر که در اشتوتگارت زندگی می‌کنند، ۱۳۰۰ اختراع به ثبت رسیده است. به این ترتیب اشتوتگارت را خلاق‌ترین شهر آلمان لقب داده‌اند. کارخانه‌های خودروسازی مرسدس، پورشه و نیز کارخانه تولید لوازم الکترونیکی بوش در اشتوتگارت مستقر هستند و سهم عمده‌ای را در ایجاد اشتغال ایفا می‌کنند.
شهر رگنزبورگ در حاشیه رود دانوب در وهله اول با بخش تاریخی‌اش نگاه گردشگران را به خود جذب می‌کند اما این شهر برای عرضه چیزهای بیشتری هم دارد: سرانه تولید ناخالص داخلی به طور متوسط در رگنزبورگ بالغ بر ۷۵ هزار یوروست. زیرساخت‌های شهری فوق‌العاده نیز عامل دیگری برای برجسته بودن این شهر هستند: زمان متوسط برای رسیدن به اولین اتوبان در رگنزبورگ بیش از سه دقیقه نیست.
برلین از نظر گردشگری مقام بالایی در میان شهرهای دیگر آلمان دارد اما از نظر اقتصادی از وضعیت چندان مناسبی برخوردار نیست. با این همه پایتخت آلمان به دلیل داشتن محیطی خلاقانه تبدیل به مکانی ایده‌آل برای صعنت اینترنت و کامپیوتر شده است. بسیاری از شرکت‌های بزرگ یک شعبه در برلین افتتاح کرده‌اند. افزون بر آن شمار جمعیت در این شهر برخلاف دیگر نقاط شرق آلمان رو به رشد است.
فرانکفورت شهر تناقض‌هاست: غول‌های بانکی، شرکت‌های به نام املاک و مستغلات این شهر را در چنبره خود دارند. در عین حال فرانکفورت بالاترین نرخ تبهکاری را در میان شهرهای آلمان به خود اختصاص داده است. جوانان این شهر از چشم‌انداز شغلی خوبی بهره‌مندند: به ازای هر ۱۰۶ فرصت کارآموزی در فرانکفورت، تنها ۱۰۰ متقاضی وجود دارد. سرانه تولید ناخالص داخلی در این شهر به طور سالانه بالغ بر ۸۰ هزار یوروست.
به جز برلین تنها شهر شرقی آلمان که توانسته به جمع ده شهر موفق راه یابد، لایپزیگ است. قیمت پایین اجاره‌خانه‌ها، حال و هوای متنوع فرهنگی به اضافه کارفرماهای به نام دست به دست هم داده‌اند تا این شهر این جایگاه را کسب کند. شعبه‌هایی از کارخانه‌های پورشه، BMW و شرکت پست آلمان در لایپزیگ مستقر شده‌اند و به این ترتیب نرخ اشتغال در این شهر ۲۰ درصد افزایش داشته است.
این رده‌بندی نشان می‌دهد که اختلاف میان شهرهای بزرگ آلمان تا چه اندازه زیاد است. شهرهای گلزن‌کیرشن، اوبرهاوزن و دویسبورگ که در منطقه "رور" در ایالت نوردراین وستفالن واقع شده‌اند با نرخ قابل توجه بیکاری و نیز بدهی بالا دست و پنجه نرم می‌کنند و در رده‌های پایین فهرست موفق‌ترین شهرهای آلمان تکیه زده‌اند.



پیش از مهاجرت به اینها هم فکر کنید

این روزها خیلی از دوستانم که همین پنج سال پیش حتی فکر مهاجرت به ذهنشان خطور نکرده بود سراغم می آیند و از من راه و چاه می پرسند و معلوم است که بطور جدی  به مهاجرت فکر می کنند. با خودم فکر کردم که این جمع بندی شاید به کار کسانی که این روزها درگیر قضیه ی مهاجرت هستند کمکی کند. هرچند اصولا معتقدم که راهکار دادن در این زمینه انقدرها هم به کار نمیاید و خیلی چیزها هست که واقعا باید شخصا تجربه کنید و در ضمن از مورد به موردی قابل تعمیم نیست چون ادمها متفاوت هستند. این متن خلاصه ای ازنکاتی است که به نظرم کمتر به آن پرداخته شده است. به یاد داشته باشید که مهاجرت تصمیم بزرگی است و زندگی شما را برای همیشه تغییر خواهد داد. برای شما در هر تصمیمی که بگیرید  آرزوی بهترین ها را داریم.
 It is all about Balance
 یکم: کفه ی ترازو
چیزهایی که شما بعد از مهاجرت به دست می اورید (آزادی، رفاه، امنیت ..) همانقدر مهم است که چیزهایی که پشت سر می گذارید ( خانواده، دوست، خاک آشنا، شغل، ..) . بطور ساده هر قدر چیزهایی که شما پشت سر می گذارید کمتر باشد و دست آوردهای شما آن طرف ناچیزتر، کفه ی شما در دیگر سو سنگین تر خواهد بود و شما مهاجر موفق تری خواهید بود. بطور مثال اگر در ایران توی کارتان ناموفقید؛ حق شما خورده می شود، خانواده ای دارید که بارشان را باید بکشید، مهاجرت برای شما گزینه ی خوبی است. چون از شر چیزهایی که دوست ندارید خلاص می شود و این طرف هرچه که درانتظارتان باشد از انچه که تجربه می کنید بهتر خواهد بود. اما برعکس اگر شغلی دارید که به شما هویت می دهد، مورد احترام هستید، خانواده و حلقه ی دوستانی دارید که با انها خوشید و تنهایی هایتان را پر می کنید بیشتر به تصمیمتان فکر کنید چون خیلی از اینها رابه اسانی برای همیشه از دست می دهید. به یاد داشته باشید که ذهن آدمی ذهنی مقایسه گر است. شما ممکن است زیرک باشید و از دام مقایسه خودتان با دیگران در بروید اما از دام مقایسه امروز با گذشته ی خود به سختی می توان در آمد.
 You can not teach an old dog new tricks
 دوم: سگ پیر
سن عامل بسیار بسیار مهمی است. بخشی از اهمیتش به قانون اول بر می گردد. بدیهی است که هرچه شما جوان تر باشید چیزهای کمتری را پشت سر خواهید گذاشت چون توی ایران ریشه نکرده اید و دست اوردهای زیادی ندارید که گذشتن از آن شما را غمگین کند. اما بخش دوم به خود خاصیت سن برمی گردد. با هر روز بالا رفتن سن توانایی شما برای اموزش و تطبیق پایین تر می اید و این در پروسه ی مهاجرت طبعات دردناکی خواهد داشت. شما اسامی ، کلمات، زبان ، قوانین جدید را به سادگی یاد نمی گیرید. هر چیزی را باید هزار بار بیشتر و با تلاش توی مغزتان فرو کنید. در ضمن ریسک پذیری ، اعتماد به نفس و شهامت هم معمولا چیزهایی هستند که با بالا رفتن سن سیر نزولی می گیرد. اهمیت سن به حدی است که توی وبسایت رسمی مهاجرت به استرالیا هیچ فرد بالای 42 سال تحت هیچ شرایطی واجد شرایط مهاجرت نخواهد بود. من شخصا مهاجرت کردن را برای هیچ کس که بالای سی سال باشد توصیه نمی کنم.
 If you want to go fast go alone, if you want to go far go together
سوم: تند بروید تنها بروید، دور بروید با هم
من شخصا همیشه با کله خری ذاتی خودم فکر می کردم که تنها سفر کردن اسان تر است. اما واقعیت این است که خصوصا در سالهای اول که اوضاع سخت  تر می گذرد داشتن یک رفیق، یک همراه، یک همسفر (و هرچه بیشتر بهتر) به نحو عجیبی به شما قدرت می دهد.  دوستانی را می شناسم که سالهای اول مهاجرت ناچار به کارهای خیلی پست تن داده اند اما از آن روزها به عنوان بهترین روزهای زندگی یاد می کنند. دلیلش به طور ساده این بوده که این دو دوست از دبیرستان با هم بوده اند و با هم از ایران خارج شده اند. آنها تعریف می کنند که بعد از کار با هم ابجو می خوردیم و به مشکلاتمان می خندیدیم. توجه بفرمایید که اگر هم  تنها باشید بعد از یک روز سخت می توانید ابجو بخورید اما کسی نیست که باهاش بخندید و در نتیجه بعد از خوردن ابجو بیشتر احتمال دارد که به حال خودتان گریه کنید. داشتن همراه مهم است اما  نکته ی ظریف این است که  دو همراه باید دقیقا به یک اندازه تصمیم به مهاجرت داشته باشند. هیچ وقت کسی را به زور تشویق به همراهی با خود نکنید. مهاجرت راه دشواری است و انکه نمی خواسته وسط راه می برد و نه تنها یاری نمی شود که باری می شود که باید روی دوشتان بکشید و یا رهایش کنید که در هردو حالت فقط ادامه مسیر را دشوارتر خواهد کرد
The limits of my language means the limits of my world
چهارم : هیچ کس زبانش خوب نیست
واقعیت این است که اگر شما زبان را از 5-10 سالگی توی کشور دیگری یاد نگرفته اید زبان شما خوب نیست. نمره ی ایلتس یا تافل هم فقط حداقل توانایی های شما را در زبان انگلیسی نمایش می دهد و ربط چندانی به محاوره ی روزمره ندارد. زبان دریچه ی ارتباط شماست با دنیا. طبیعی ست که وقتی نتوانید خود را خوب بیان کنید میزان هوش و دانش و بقیه ی مهارت های شما هم به سادگی زیر سوال می رود. شما با زبان نه چندان خوب با لهجه ای غریب در محیطی رها خواهید شد که حتی یک کودک هشت ساله از شما به نحو موثرتری با محیط ارتباط برقرار می کند. هر کشوری برای خودش در این زمینه شرایط خاصی دارد. من از اروپا چیز زیادی نمی دانم. اما مثلا در انگلیس درست حرف زدن بسیار مهم است و تاکید روی گرامر درست بسیار. در استرالیا و نیوزیلند شما انواع ادمها را با لهجه های مختلفی خواهید دید که وقتی دهانشان را باز می کنند و به انگلیسی حرف می زنند حتی یک کلمه اش را به دلیل لهجه ی مخصوص انها در ابتدا نخواهید فهمید. این که شما بطور مداوم در ارتباط و فهم دیگران دچار اشکال می شوید بر روی توانایی شما برای یافتن کار، دوست یابی و حتی خرید یک بستنی هم تاثیر خواهد گذاشت. اگر برای شما درست حرف زدن؛ ارتباط انسانی، پذیرفته شدن در یک جمع به عنوان یک انسان فصیح و بلیغ مهم است به این قضیه فکر کنید.
Money is the barometer of a society’s virtue
 پنجم: پول
این که با چه میزانی از سرمایه از ایران خارج می شوید تیغ دو لبه است. اگر با پول کمی که برای چند ماه زندگی کفاف می دهد خارج شوید احتمال موفقیت شما بالاتر از کسی است که با سرمایه ای بین 50 تا 500 هزار دلار خارج شده چون فشاری که به شما خواهد امد شما رو توی جامعه ذوب می کند و باعث می شود که از ترس بجهید بالا و برای خودتان کاری دست و پا کنید. بدترین حالت نصفه نیمه است که نه انقدر در اضطرارید که کف زمین بشورید و نه انقدر پول دارید که نگران کار و در امد نباشید. اگر سرمایه  ای که خارج می کنید بالای یک- دو میلیون دلاراست، شما اساسا آدم موفقی هستید و احتمالا هرجا بروید ادم موفقی خواهید بود و پیشنهاد می کنم وقت تان را با خواندن این نوشته هدر ندهید.
 Attachment is one of the most important needs of your soul
ششم: مرز
بسیار شنیده ایم که گفته اند «هرکجا باشم باشم، آسمان، فکر، زمین مال من است». واقعیت این  است که زندگی شعر نیست. دنیا مرزهایی دارد و شما یک ایرانی هستید. هیچ کشور دیگری سرزمین شما و خاک شما نیست و نخواهد بود.  شما می توانید در هر کشوری که بخواهید اقامت کنید، درست مثل هتلی که برای اقامت انتخاب کرده اید  این هتل می تواند بسیار شیک، مرفه و اصلا هفت ستاره باشد. اما در هتل احساس خانه را نخواهید داشت. شما متعلق به خاک خودتان هستید و انجا را با همه ی بدیها، خوبی هایش می شناسید، با جرایم و جنایات وخرافاتش آشنا هستید. این ور آب شما روی زمان و مکان و فرهنگ سوار نیستید. در دراز مدت حسی شبیه عدم تعلق روی شما سوار می شود. البته عدم تعلق و چون سرو ازاد بودن خیلی هم خوب است ولی واقعیت  این است که روح ادمی برای لذت بردن ازچیزها نیاز به احساس تعلق دارد. بدون حس تعلق از زیبایی، نظم و آزادی اطرافتان بهره ی چندانی نمی برید چون اینها «مال» شما نیست. تصاویر از برابر شما می گذرد، شما  می بینید اما عمق حس جاری در محیط در روح تان نفوذ نمی کند و در یک کلام » حال نمی دهد». این که می بینید کسی در بهترین ساحل دنیا با بیکینی نشسته و مارگاریتا میخورد و هوس ساندویچ فری کثافته  یا اتوبوس های شهر ری را می کند ادا نیست. این واقعیت مضحک روح ادم است .
 There is no U-turn on this road
هفتم: باز آمدنی نیست، چو رفتی رفتی
وقتی از ایران خارج می شدم با خودم گفتم می روم؛ می بینم، می سنجم. اگر شد می مانم و اگر نه بر می گردم. فکر می کنم خیلی ها هم با همین فکر از ایران بیرون رفته اند.  در واقع این فکر کمک می کند که از شدت حجم واقعه ی پیش رو بکاهید و به شکل یک تجربه ی برگشت پذیر بهش نگاه کنید چون مغز ادم  از چیزهای برگشت پذیر کمتر می ترسد. واقعیت این است که مهاجرت ( از نوع ایرانی آن) پروسه ی بی بازگشتی ست. ایرانی های زیادی به کار سیاه و حتی شستن زمین هم رضایت می دهند تا برنگردند. واقعیت این است که وقتی به راه  رفتن توی محیط ازاد عادت کردید برایتان زندگی در شهری که هرکه از راه رسید بتواند جلویتان را بگیرد و ارشاد کلامی تان کند سخت می شود. وقتی به قطارهای خالی که سر ساعت می رسد؛ به نظم؛ به قانون به هوای پاک و بدون پارازیت، به اینترنت پر سرعت بدون فیلتر؛ به رانندگی خوب؛ غذای خوب، شراب خوب و لباسهای رنگی خوب عادت کردید دیگر نمی توانید روال سایق را قبول کنید. دوستان زیادی داشتم که بعد از ده سال به ایران برگشته اند و  بیشتر از چند هفته دوام نیاورده اند. آنهایی  هم که ماندگار شده اند برای همیشه مثل کبوتر دو برجه بین این و آن معلقند.  پیش از این که مهاجرت کنید به این فکر کنید که این تصمیم  برای همیشه زندگی شما را تغییر خواهد داد.